ماجرای حزب، حضور نظامیان در حزب و مخالفت طرفداران آیت الله منتظری با حزب

ساخت وبلاگ
"حزب (حزب جمهوری اسلامی) در استان‌ها بسیار فعال بود و بچه‌های آن مناطق بسیار پر جوش بودند. در آن زمان، شورای سیاست گذاری ائمه جمعه زیر نظر آقای منتظری اداره می‌شد. دستگاه ایشان هم ضد حزب بودند. آن‌ها برای کوبیدن حزب خیلی کار کردند. دائم به امام گزارش می‌دادند که حزبی‌ها با ائمه جمعه مخالفت می‌کنند، یا در فلان شهر مردم به دلیل حزبی بودن امام جمعه، پذیرای وی نیستند و سبب اختلاف هستند. تا جایی که امام دستور دادند اساساً حزبی‌ها اعم از حزب جمهوری اسلامی یا مجاهدین انقلاب و غیره، حق ندارند در مراکز نظامی سخنرانی کنند. این تصمیم امام، عرصه را خیلی تنگ کرد، چون آقا (آیت الله خامنه‌ای) رئیس جمهور در عین حالی که دبیر حزب بودند، نمی‌شد که در پادگانهای نظامی ارتش و سپاه نروند. آقای هاشمی رئیس مجلس بودند، آیا نمی‌توانستند در پادگان سخنرانی بکنند؟ و سایرین از جمله آقای املشی و بنده که وزیر کشور بودم؛ لذا وقتی این مشکل با امام مطرح شد، فرمودند: "این آقایان – از جمله بنده- مجاز هستند به مراکز نظامی جهت سخنرانی بروند." طبق نظر امام، نظامی‌ها از ورود به تشکل‌های سیاسی منع شدند و جلوی ورود جریانهای سیاسی به مراکز نظامی را گرفتند، لذا اعلام شد کسانی که در سپاه هستند نباید فعالیت سیاسی بکنند، در غیر این صورت از سپاه بروند. در همین موقع بعضی از اعضای سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی برای این که تشکل خود را حفظ کنند از سپاه رفتند و بالعکس بعضی هم در سپاه ماندند و فعالیت سیاسی را رها کردند. اعضای حزب جمهوری اسلامی هم همین وضع را پیدا کردند. از طرف دیگر، امام اعلام کردند که "ائمه جمعه هم تکلیف خودشان را روشن کنند". آن‌هایی که حزبی هستند یا حزب را انتخاب کنند یا امامت جمعه را، لذا جمع کثیری از ائمه جمعه، امامت را پذیرفتند و از حزب رفتند و بعضی هم گفتند: "ما می‌خواهیم در حزب بمانیم و نمی‌خواهیم امام جمعه باشیم". مثل آقای محمدیان امام جمعه قبلی زاهدان، که در آن موقع اعلام کرد که در حزب می‌مانم.

عده‌ای مرتب نزد امام سعایت می‌کردند که بچه‌های حزب جمهوری اسلامی، با علما برخورد مناسبی ندارند و بیت آقای متتظری هم خیلی برای کوبیدن حزب کار کردند تا جایی که دیگر امام به آقا (آیت الله خامنه‌ای) و آقای هاشمی فرمودند شما چهره ملی هستید، همه باید شما را قبول داشته باشند. اگر حزبی باشید عده‌ای شما را قبول نخواهند داشت. شما باید برای کشور باشید، از حزب کنار بروید و حزب را به دیگران واگذار کنید. در شورای مرکزی حزب مطرح شد که اگر آقایان کنار بروند چه کسی می‌تواند حزب را اداره کند. این اصلاً شدنی نبود. این به معنای انحلال حزب بود. عده‌ای از آقایان خدمت امام رسیدند و پس از مذاکراتی با امام، به این نتیجه رسیدند که فتیله حزب را پایین بکشند. ... به این صورت بود که اساس حزب جمهوری اسلامی این گونه داوطلبانه برچیده شد."
(خاطرات حجه الاسلام علی اکبر ناطق نوری، ج دوم، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چ اول، 1384 صص 77-78)
 
 

مرکز اخبار فیلم ایران اسلامی...
ما را در سایت مرکز اخبار فیلم ایران اسلامی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : بازدید : 276 تاريخ : يکشنبه 9 ارديبهشت 1397 ساعت: 14:29

خبرنامه