چرا اکثر مردم بعد از یک مسیر سخت و رسیدن به موفقیت، شکست می خورند‌؟

ساخت وبلاگ

اگر سری مقالات هشت راه موفقیت ریچارد سنت جان را دنبال کرده باشید، متوجه این موضوع مهم شدید که ریچارد سنت جان میخواهد فقط یک نکته بسیار مهم را به شما بگوید : موفقیت راز ندارد بلکه راه دارد.

هشت راه موفقیت از نظر این محقق برجسته که با هم در مقالات قبل بررسی کردیم شامل این موارد هستند که در ادامه میبینید و توضیه می‌کنم که اگر این موراد را نخوانده‌اید می‌توانید روی هر مورد کلیک کنید و مقاله‌ی اختصاصی مربوط به هر مورد را مطالعه کنید :

شاید برای شما هم جالب باشد با زندگی ریچارد جان بعد از رسیدن به موفقیت آشنا شوید.

بعد از این که هشت مقاله درباره راه های موفقیت ریچارد سنت جان نوشتم، فکر می کردم دیگر کار من با این محقق تمام شده و فقط باید راه های پیشنهادی او را در زندگی پیاده کنم. اما به طور اتفاقی سخنرانی دیگری از او در تد تالک (TED Talk) دیدم که زندگی اش را بعد از رسیدن به موفقیت شرح داده بود.

این سخنرانی کوتاه چهار دقیقه ای تاثیر بسیار جالبی روی من گذاشت، چون  در این ویدیو ریچارد راز مهمی را با ما در میان گذاشته است… ریچارد اشتباهی را انجام داده که خیلی از ما بعد از رسیدن به موفقیت انجام می دهیم.

بله ! او از این هشت راه استفاده کرد و به موفقیت رسید، اما اشتباهش این بود که فراموش کرد موفقیت جاده یک طرفه نیست.

بعد از رسیدن به موفقیت، بیش تر ما فکر می کنیم دیگر نیازی به عمل کردن به این هشت راه نیست.
خب ما راه ها را رفتیم و به موفقیت مورد نظرمان رسیدیم؛ این موفقیت می تواند مربوط به مسائل مالی، شغلی و یا هر چیز دیگری باشد. اما درست وقتی که به خاطر  این موفقیت مان در پوست خود نمی گنجیم، و درگیر حاشیه ها می شویم، ممکن است موقعیت مان را از دست بدهیم. دقیقا اتفاقی که برای ریچارد جان افتاد.

او برای موفقیت سخت کار می کرد، همیشه به فکر پیشرفت بود، ایده های خوب ارائه می داد، روی پروژه ها و مشتری ها تمرکز می کرد، همیشه مشغول کارهایی بود که به آن ها علاقه داشت، و  بلاخره به موفقیت رسید؛ ولی درست پس از رسیدن به این نقطه، تلاش خود را متوقف کرد.

چون فکر می کرد به چیزی که می خواسته رسیده،
پس می تواند استراحت کند.

خیلی زود اوضاع تغییر کرد
در ظاهر ریچارد آدم موفقی به نظر می رسید‌، اما از درون احساس افسردگی می کرد. بنابراین سعی کرد با خرید ماشین جدید و پرسرعت این خلا را پر کند اما افسردگی دست از سر او بر نمی داشت. تا این که به دکتر مراجعه کرد.

دکتر برای درمان افسردگی ریچارد به او داروی آرام بخش داد. حال روحی اش کمی بهتر شد اما به خاطر تاثیر داروها همه کارهایش را کنار گذاشت.

چیزهای که قبلا برای او دارای اهمیت بودند، مثل شرکت، کار و مشتری اهمیت خود را از دست دادند و او در نهایت ورشکسته شد. برای این که بتواند اوضاع را در دست بگیرد و وضعیت را به حالت اولیه برگرداند، دوباره شروع به استفاده از این هشت راه کرد.

سراغ کارهایی رفت که دوست دارد انجام دهد، روی کارهایش تمرکز کرد، ایده های جدید و خلاقانه ارائه داد و تلاشش را متوقف نکرد. هفت سال طول کشید تا بتواند دوباره به موفقیت برسد. اما بعد از رسیدن به موفقیت این بار استفاده از این هشت راه را متوقف نکرد، چون فهمیده بود :

موفقیت یک سفر مداوم است‌ و فقط چگونه موفق شدن مهم نیست؛
بلکه چگونه موفق ماندن مهم تر است‌‌.

در ضمن ویدیوی این سخنرانی را با زیرنویس فارسی برایتان آماده کرده‌ایم که آقای ریچارد جان برایتان توضیح می‌دهد چرا موفقیت یک جاده یک‌طرفه نیست :

بسیاری از ما اشتباهی مشابه با ریچارد را انجام می دهیم؛
یعنی پس از این که تمام مراحل را طی کردیم و به یک موفقیت بزرگ رسیدیم، فکر می کنیم اینجا همان نقطه پایانیست و بیش تر از این نیاز نیست تلاش کنیم و این هشت راه را انجام دهیم.

کوهنوردان حرفه ای که تصمیم می گیرند قله ای را فتح کنند بعد از رسیدن به قله کوه همان جا توقف نمی کنند بلکه باز هم به راه خود ادامه می دهند. از آن کوه پایین می آیند و سراغ یک کوه و قله دیگر می روند.

گاهی هم یک کوه را چند بار فتح می کنند. جاده موفقیت هم به همین شکل است.

ما حتی اگر به همه آرزوهایی که در سر داشتبم برسیم باز هم نباید متوقف شویم؛ چون ممکن است سرنوشتی شبیه جان ریچارد سنت در انتظار ما باشد. اما این احتمال نیز وجود دارد که  بعضی از ما وقتی موقعیت مان را از دست دادیم، نتوانیم دوباره سال ها تلاش کنیم و خودمان را مثل ریچارد سنت بالا بکشیم.

بهترین راه این است که به هر هدف و موفقیتی رسیدیم؛ حتی اگر آن هدف بزرگ ترین هدف زندگی ما باشد، نباید متوقف شویم و این هشت راه موفقیت را فراموش کنیم.

من شخصی را می شناسم که سال ها بی وقفه تلاش کرد تا بتواند شرکتی تاسیس کند و به موفقیت برسد. بعد از سال ها تلاش شرکت او یکی از شناخته ترین شرکت های استان در زمینه خدمات کامپیوتری شد.

اما متاسفانه بعد از این که اسم او سر زبان ها افتاد، او کیفیت محصولاتش را کم کرد و نسبت به مشتریان بی توجه تر شد، روی یک هدف واحد تمرکز نداشت و ذهنش سراغ حاشیه ها و کارهای دیگر رفت، به جای این که مثل همیشه خدمات بهتر ارائه دهد، خدماتش را کاهش داد و هیچ ایده جدیدی نیز عملی نکرد.

در چند ماه اول جایگاه او تغییر چشم گیری نداشت اما رفته رفته موقعیت خود را از دست داد و شرکت های مشابه دیگر با پشتکار و مشتری مداری  از او سبقت گرفتند و نتیجه این شد که شکست بدی خورد و سرمایه و اعتبار خود را از دست داد.

تفاوت این فرد با ریچارد سنت جان این است که او نتوانست دوباره این هشت راه را انجام دهد و به همین دلیل حالا تبدیل به یک فرد ورشکسته و افسرده شده است.

امکان این که هر کدام از ما گاهی این هشت راه را رها کنیم وجود دارد اما در این صورت نیز باید خیلی زود دوباره در مسیر اصلی قرار بگیریم و به سفر خود ادامه دهیم. من از ریچارد سنت جان یاد گرفتم که موفقیت سفری بی پایان است پس به شما هم توصیه می کنم که هیچ وقت این هشت راه را رها نکنید، حتی اگر به بزرگ ترین موفقیت ها نیز رسیدید، باز هم به سفر خود در جاده موفقیت ادامه دهید تا  موقعیت فعلی تان را تثبیت کنید و به موقعیت های بهتر برسید.

راستی… تجربه شما چیست؟
آیا شما هم موفقیت بزرگی را به سختی بدست آوردید که راحت از دست داده باشید؟ تجربیات‌تان را زیر همین مقاله با من به اشتراک بگذارید.


در همین زمینه مقالات زیر را هم مطالعه کنید:

مرکز اخبار فیلم ایران اسلامی...
ما را در سایت مرکز اخبار فیلم ایران اسلامی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : بازدید : 346 تاريخ : سه شنبه 25 ارديبهشت 1397 ساعت: 13:25

خبرنامه