استاد قانون جذب شوید و هرآنچه میخواهید را در زندگی خلق کنید | قسمت اول

زمانی از کسی شنیدم که می‌گفت :

اگر قانونی اثبات شده را به کار بستی اما آن‌طور که تو می‌خواهی و از آن انتظار داری عمل نکرد تنها یک دلیل دارد؛ تو آن قانون را نمی‌شناسی.

با اینکه شما را نمی‌بینم اما می‌توانم حدس بزنم که پاسخ 99 درصدتان این است: البته که می‌شناسم! حقیقت این است که اکثر ما یک واقعیت مجازی از این قانون را می‌شناسیم… اما این همه ماجرا نیست.

» تحول زندگی با قانون جذب نیم خطی

تمام قانون جاذبه را می‌توان در نیم خط بیان کرد:

بخواهید » باور کنید » دریافت کنید

اولین برداشتی که از این جمله نیم‌خطی می‌توان داشت این است که خوب، این قانون سه قسمت، بیشتر ندارد. اما در حقیقت، این قانون مقداری پیش زمینه و پس زمینه هم دارد… قانون جذب، یک ترکیب بی‌نظیر است. ترکیبی که کل هستی را در آغوش گرفته، با آن جاری و زنده است.

شاید بپرسید : ما کجای این جریان هستیم؟

این جالب‌ترین نکته ماجرا است.
ما همیشه در قلب این جریان بوده‌ایم. چون ما جزئی از این هستی هستیم.
اما انتخاب با ما است که خود را در این جریان رها کنیم و از جاری بودن، لذت ببریم یا بر خلاف جریان آن، شنا کنیم و دست و پا بزنیم.

قانون جاذبه، چند نکته کلیدی و فراموش شده دارد.
این نکته‌ها با وجود سادگی‌شان، بسیار مهم هستند. در ادامه، تمام این موارد را در قالب «قدم‌ها» برایتان موشکافی می‌کنم. انجام این کار، بسیار ساده و شیرین است. در صورتی که اهل عمل باشید، از نتایجش شگفت‌زده می‌شوید.

قدم اول » باید همین الان احساس خوشبختی کنید !

قدم اول این است که بفهمی همین جایی که هستی،
اوضاعت خیلی خوب است. اگر آرامش باشد، خوشبختی در همین لحظه است.
می‌توانی انتخاب کنی که آن را ببینی و انتخاب کنی که آن را بپذیری.

جو ویتالی – نویسنده و بازیگر آمریکایی

قبل از اینکه بخواهیم وضعیت خود را بسیار بهتر از الان کنیم باید شروع کنیم به کندوکاو و نورانی کردن آنچه که در درون و بیرون ما وجود دارد. یادمان باشد اگر طرز نگاهمان را به جهان پیرامونمان تغییر دهیم، جهان پیرامون ما تغییر می‌کند.

شاید بپرسید : اگر از وضعیت الانم راضی بودم که دنبال قانون جذب نمی‌رفتم…. در پاسخ باید بگویم که : برای تغییر وضع فعلی‌تان باید انرژی داشته باشید.

خوشبختی یک اتفاق نیست، یک انتخاب است

در ضمن، خوب نگاه کردن، هیچ گاه به معنی کافی بودن نیست.
برعکس، هیچ گاه قانع نشوید. انسان یعنی بینهایت، یعنی خواستن تا آخرین لحظه‌ای که روی این کره خاکی زندگی می‌کند. اگر می‌خواهیم یعنی می‌توانیم.

به چه چیز امیدوار باشی؟ به این که حتما می‌رسی. آرزو دلیل بر استعداد است.
وقتی آرزو می‌کنید که ای کاش من چنین و چنان بشوم، بدانید که حتما می‌توانید.
هیچ بره‌ای به ذهنش خطور نمی‌کند که رئیس دانشگاه هاروارد شود.

دکتر الهی قمشه‌ای – فلیسوف، نویسنده

ما در تک‌تک لحظه‌های زندگی‌مان در حال انتخاب هستیم.
گاهی هم انتخاب می‌کنیم که چیزی را نبینیم. در علم شیرین روانشناسی، مبحثی وجود دارد که در آن بیان می‌کند، ذهن انسان، به صورت انتخابی با دنیای پیرامونش ارتباط برقرار می‌کند.

اجازه بدهید این مورد را با بیان یک مثال، روشن‌تر کنم.
تصور کنید در یک بعد از ظهر آرام زمستانی، در انتهای مبل نرم خانه خود لم داده‌اید، برای خودتان یک فنجان چای فرد اعلا، درست به همان شکل که خودتان دوست دارید درست کرده‌اید. عطر چای تازه دم، فضا را بسیار دل انگیز کرده است. یک پتوی سبک اما بسیار گرم را روی پاهای خود انداخته‌اید. نوک انگشتانتان تازه گرم شده‌اند.

در حال نوشیدن این چای دبش، کتاب مورد علاقه‌تان را آرام‌آرام ورق می‌زنید و در واژه‌هایش غرق می‌شوید.

با خودتان فکر می‌کنید که از این بهتر نمی‌شود. در همین حال، ناگهان خواهر یا برادر بزرگ‌ترتان با صدایی نخراشیده از انتهای اتاقش فریاد می‌زند که فلانی! برو از کشوی اتاق وسطی، خودکار آبی من را بیاور.

شما زیر لب کمی غر می‌زنید اما در پایان تصمیم می‌گیرید که خودکار را به او بدهید و دوباره به وضعیت قبلی‌تان باز گردید.
با اکراه از جای خود بلند می‌شوید و شروع می‌کنید به جستجو تا آن خودکار کذایی را پیدا کنید. اما هر چه می‌گردید پیدایش نمی‌کنید.

بعد هم فریاد می‌زنید که: ای بابا نیست! خودت بیا ببین. در کمال تعجب، برادرتان می‌آید و در کسری از ثانیه، خودکار را پیدا می‌کند. در واقع قضیه از این قرار است که چون شما دوست نداشتید به دنبال خودکار بگردید، ذهن شما، این را به عنوان یک دستور تلقی کرده و تصویر خودکار را از مغزتان پاک کرده است.

یعنی چشمان شما خودکار را می‌دیده اما تصویر بعد از برداشت میدانی، اجازه تحلیل پیدا نمی‌کرده و حذف می‌شده است.
همین ماجرا در مورد خوشبختی هم رخ می‌دهد.

ما دوست نداریم که خوشبختی الان خود را ببینیم چون فکر می‌کنیم که پذیرش این خوشبختی، یعنی توقف، یعنی جلو نرفتن و پیشرفت نکردن. برای همین، ذهن ما تمام تصاویر و نشانه‌‌های خوشبختی را که در پیرامونمان وجود دارند به آسانی حذف می‌کند.

خوب، فکر می‌کنید چه چیزی باقی می‌ماند؟ مطمئن باشید چیزهای خوشایندی نیستند. باید این روش را عوض کرده و به دنبال خوشبختی در همین لحظه باشیم. به جای راضی بودن، از صمیم قلبتان سپاسگزار باشید.

سپاسگزار هر آنچه که دارید باشید و با این انرژی بی‌نهایت و رنگارنگ، خواستن هر آنچه که می‌خواهید را شروع کنید.

یادتان باشد، هیچ‌کس به جای شما نمی‎بینید، نمی‌شنود و حس نمی‌کند. دست به کار شوید و تمام حواس خود را برای یافتن نشانه‌های خوشبختی در زندگی‌تان به کار بیندازید.

توصیه می‌کنم برای یاد گرفتن روش درست سپاسگزاری و یافتن نشانه‌های خوشبختی در زندگی‌تان حتما سری مقاله «رابطه سپاسگزاری و خلق ثروت» را مطالعه کنید. تا اینجا با اولین قدم برای وارد شدن به جریان پر خروش و قدرتمند جاذبه آشنا شدیم. آن را دست کم نگیرید. برای دنبال کردن قدم‌های بعدی، قسمت‌های بعد را مطالعه کنید.

راستی، چند درصد احساس می‌کنید که همین الان خوشبخت هستید؟
زیر همین مقاله بنویسید

قسمت دوم