کتاب ظرافت جوجه تیغی؛ روایت پشت پرده آدم‌های نقاب‌دار یک ساختمان

ساخت وبلاگ

شناسنامه‌ی کتاب

عنوان اصلی کتاب: L’ elegance du herisson

عنوان کتاب به فارسی: ظرافت جوجه تیغی

نویسنده: موریل باربری

سال انتشار: بهار ۱۳۸۸

تعداد صفحات کتاب: ۳۶۰ صفحه

درباره‌ی کتاب

کتاب ظرافت جوجه تیغی را در قفسه‌ی «پیشنهاد ما» در مرکز تبادل کتاب کشف کردم. دوستی که همراهم بود، وقتی نگاه سَرسَری‌ام را به قفسه‌ی «پیشنهاد ما» دید، ظرافت جوجه تیغی را به سمتم گرفت و گفت: «این کتاب را بخوان! پشیمان نمی‌شوی.» جلد کتاب ساده بود، نامش هم همین‌طور. «ظرافت جوجه تیغی» نامی نبود که با خودم بگویم: «به‌به! چه اسم زیبایی!» به تمام این بهانه‌ها، آشنا نبودن نام نویسنده را هم اضافه کنید. غرولندکنان به خودم گفتم:«چرا قدرت “نه” گفتن نداری؟» آن روزها «قدرت نه گفتن» نداشتم. برای همین، چند ثانیه بعد، به نشانه تشکر از دوستی که همراهم بود، لبخندی عمیق را نشاندم روی لبم و کتاب را خریدم. شاید این تنها مرتبه‌ای بود که نقطه ضعفم، یعنی «ناتوانی در نه گفتن» تحسینم را برانگیخت؛ چون همان شب، به‌محض رسیدن به خانه و خواندن فصل نخست، کتاب را یک نفس خواندم.

تصور کنید سرایدار آپارتمانی که در آن زندگی می‌کنید، کتاب‌خوانی قهار است و تمام کتاب‌هایی را که شما در کتاب‌خانه دارید، خوانده که نه، بلکه بلعیده است. بله! کتاب درباره‌ی سرایداری است که خودش را پشت ظاهر یک آدمِ پُرحرفِ خسته‌کننده‌ی طبقه‌ی کارگر پنهان کرده است؛ درحالی‌که او با تمام سرایدارها فرق می‌کند.

تبلیغات

نامش رُنه است. پنجاه و چهار سال دارد و سرایدار ساختمان شماره ۷ خیابان گرونل است. در معرفی خودش به همه می‌گوید بی‌سواد است. زیاد حرف می‌زند و چشمانش معمولا هیچ هیجانی ندارد. آرزویش این است که هیچ‌کس را در راه‌پله‌ها نبیند، اما وقتی در راه‌پله‌ها، مقابل در سرایداری یا حتی در خیابان، به کسی برمی‌خورد، آن‌قدر پُرحرفی می‌کند که نفر دوم یا حتی سوم، با نگاهی عاقل اندر سفیه، پیرزن سرایدار را تنها می‌گذارند و زیر لب می‌گویند: «پیرزن فقیر بیچاره، دیوانه شده انگار…»

و تازه اینجاست که رُنه، به پناهگاه خودش، یعنی اتاق نمور سرایداری‌ در زیرزمین ساختمان شماره ۷ می‌رود، روی مبل می‌نشیند و خودش در دنیای کتاب‌ها و فیلم‌ها غرق می‌کند.

راوی دوم کتاب، پالوما نام دارد. پالوما در طبقه‌ی دوم ساختمانی زندگی می‌کند که رُنه سرایدار آن است. در حقیقت رُنه و پالوما هر دو در یک ساختمان زندگی می‌کنند. یکی به‌عنوان سرایداری فقیر و بی‌سواد و دیگری به‌عنوان دختری دوازده ساله از خانواده‌ای‌ مرفه.

پالوما، باهوش‌ترین دانش‌آموز مدرسه است؛ اما یأس فلسفی دارد و زندگی را به هیچ می‌انگارد. دختر دوازده ساله‌ی کتاب ظرافت جوجه تیغی از رنگ و لعاب زندگی، از تکرار و از اطرافیانش خسته است و یک تصمیم بزرگ گرفته است. او می‌خواهد در روز تولد پانزده سالگی‌اش خودکشی کند؛ اما پالوما یک تصمیم بزرگ‌تر هم گرفته. دختر دوازده ساله‌ی قصه، تصمیم گرفته رفتارش تا روز تولد پانزده سالگی‌اش، یعنی ۱۶ ژوئن، عادی و معمولی باشد؛ یعنی مانند قبل به مهمانی برود و خرید کند و کتاب بخواند تا هیچ‌کس از تصمیم او باخبر نشود.

در حقیقت رُنه و پالوما هر دو خود را پشت ظاهری دروغین پنهان می‌کنند و به زندگی عادی خود ادامه می‌دهند. رُنه خرده‌فرمایش‌های ساکنان آپارتمان را انجام می‌دهد و اتفاقاتِ هر روزه‌ی آپارتمان مرفه‌نشین را روایت می‌کند. گاهی هم بغض و اندوهش را میان داستان‌های روزمره پنهان می‌کند و دَم نمی‌زند. اما پالوما منتظر است؛ منتظر روز موعود خودکشی. روزی که قرار است پس از خوردن یک مشت قرص خواب، ساختمان شماره ۷ خیابان گرونل را به آتش بکشد.

داستان با همین روال ادامه دارد تا وقتی که مستأجری جدید به نام «کاکورو اوزو» به ساختمان گرونل می‌آید. پس از اسباب‌کشیِ این مرد ژاپنی به ساختمان شماره‌ی ۷ زندگی رُنه و پالوما از این‌رو به آن‌رو می‌شود و انگار هر دو نفر زندگی جدیدی را آغاز می‌کنند. داستان ظرافت جوجه تیغی هم همین‌طور. شاید باید این‌گونه نوشت: ورود «کاکورو اوزو» سرآغازی‌ است برای داستان ظرافت جوجه تیغی …

آیا این کتاب برای شماست؟

کتاب ظرافت جوجه تیغی برای کسانی است که آدم‌های دور و اطراف‌شان را با شغل و جایگاه و مقام‌شان تعریف می‌کنند. مثلا با خودشان می‌گویند تمام نانواها، تمام راننده‌تاکسی‌ها، تمام پولدارها و حتی تمام سرایدارها… . این کتاب کمک می‌کند تا وارد دنیای آدم‌ها شوید و انسان‌ها را فارغ از شغل و جایگاهی که دارند، دوست داشته باشید و با خودتان بگوید، شاید او هم به همان چیزی فکر می‌کند که من فکر می‌کنم، همان کتابی را می‌خواند که من روی میزم گذاشته‌ام و به خودم قول داده‌ام تا آخر هفته تمامش کنم. شاید او همان چیزهایی را آرزو می‌کند که من تک‌تک‌شان را در دفتر آرزوهایم نوشته‌ام. کتاب ظرافت جوجه تیغی عادت‌های کلیشه‌ای را دور می‌ریزد.

بخشی از کتاب

نام من رُنه است. پنجاه و چهار سال دارم. من بیوه‌ام: ریزه‌میزه، زشت، چاق و خپله، پاهایم پر از میخچه است. درسی نخوانده‌ام. همیشه فقیر، ملاحظه‌کار و آدم بی‌اهمیتی بوده‌ام. تنها با گربه‌ام زندگی می‌کنم. ازآنجاکه به‌ندرت مهربانم، با وجود اینکه در همه‌حال مؤدبم، کسی مرا دوست ندارد، ولی با این حال تحملم می‌کنند. به علت اینکه کاملا منطبق با آن چیزی‌ام که باور اجتماعی از یک سرایدار دارد.

مرکز اخبار فیلم ایران اسلامی...
ما را در سایت مرکز اخبار فیلم ایران اسلامی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : بازدید : 419 تاريخ : يکشنبه 10 تير 1397 ساعت: 23:05

خبرنامه