همه مردم دوست دارند سطح زندگی خود را بالاتر ببرند. هر روز به این امید از خواب بیدار میشوند که امروز بهتر کار کنند تا بتوانند به رویاهای خودشان دست پیدا کنند. اما کمتر کسی در بین ما وجود دارد که به طور 100% موفق شده باشد!!
دلیلش بسیار ساده است. زیرا ما اغلب کارهایی را انجام میدهیم که در منطقهانرژی ما نیستند و همین امر سبب میشود که میزان موفقیت ما در آنها کم باشد.
سادهتر بگوییم. اشتباه ما در انتخاب است. انتخاب شغل، فرد مورد علاقه و …. این انتخابها را از روی فاکتورهای مهم انجام نمیدهیم و نتیجهاش عدم دستیابی به موفقیت واقعی میشود.
4 فاکتور وجود دارد که اگر بر اساس آن انتخابهای خود را انجام دهیم، کاری که بیشتر آن فاکتورها را دارد یعنی در منطقهانرژی ماست. وقتی یک کاری در منطقهانرژی ما قرار میگیرد یعنی ما تمام توانمان را به صورت غریزی برای آن خواهیم گذاشت و در نهایت حتماً موفقیت را به همراه خواهد داشت.
کاری که شما باید انجام دهید این است. کار مورد نظر منطقهانرژی خود را پیداکنید. این در همه ما نهفته است اما بیشتر مردم سالیان دراز است که حتی یک بار هم از آن استفاده نکردهاند. مانند یک آتشفشان که نیمه خاموش است و منتظر یک جرقه برای فوران است.
اگر منطقه انرژی شما فعال شود دیگر هیچ چیزی جلودارتان نیست.زندگی شما روی روال خواهد افتاد و به سرعت رشد خواهید کرد. پس نکته همینجاست، شما باید منطقه انرژی خود را کشف کنید تا با استفاده از آن به موفقیتهایی که سالهاست منتظرش هستید دست پیداکنید. برای این کار باید چند نکته زیر را در نظر بگیرید.
مثلاً بیایید 2 کار را در این منطقه بررسی کنیم. فرض کنید که 2 راه را میخواهید برای زندگیتان انتخاب کنید: ورزشکار شدن یا نقاش شدن. حالا میخواهیم این دو راه را در نقاط زیر یکی یکی بررسی کنیم و در نهایت تصمیم بگیریم که کدام کار در منطقه انرژی ما قرار میگیرد و بهتر است آن را انجام دهیم.
» عشق اولین نقطه از چند ضلعی منطقه انرژی
منطقه قدرت اگر درون یک چند ضلعی باشد؛ اولین نقطه آن شور و شوق است. شور و نشاط یا همان عشق چیزی است که همه معادلات را به هم میزند. شما اگر خسته، گرسنه و بیحوصله باشید فقط عشق میتواند ناگهان همه اینها را به فراموشی بسپارد و شما را از زمین جدا کند.
عشق برایتان شجاعت را به همراه دارد و در پس آن بیپروایی در انجام کاری که به آن عشق میورزید. فقط عشق میتوانند خطر را در ذهن شما پاک کند و هیچ چیز را نبینید تا وقتی که به مقصد میرسید. عشق فراتر از یک خوشبختی ساده است.
» این مقاله هم در این زمینه به شما کمک میکند: چرا نمیتوانیم عشق اول مان را فراموش کنیم؟ (هم چنین اولین کسب و کار، فروش، موفقیت)
پس عشق زندگی خود را پیدا کنید. حالا چه کسی باشد که شما به عشق آن پیش بروید. چه کاری باشد که شما دیوانهوار آن را دوست دارید. زندگی و کار بدون عشق به یک پوچی خواهد رسید. پس باید در کار و زندگی خود عشق را محور قرار دهید. حالا نتیجه خود را بنویسید برای مثال:
ورزشکار شدن: همیشه دیدن بازیهای ورزشی برای من هیجان انگیز بوده است و بیشتر مسابقات را دنبال میکنم. نقاش شدن: به نقاشی علاقه دارم اما هیچ وقت بخاطر نقاشی آنقدر هیجان زده نشدم
» نقطه دوم، بازخورد رفتار و عملکرد
بازخورد بخش دیگری است که در آن میتوانید سرنخهای منطقه قدرتتان را پیدا کنید. اغلب ما نمیدانیم که خودمان در چه وضعیتی هستیم. نگاه ما از درون به بیرون است و از وضعیت کارهایمان یا حتی عملکرد خودمان به خوبی باخبر نمیشویم. اما گرفتن بازخورد از شیوه کار و زندگی ما و اینکه کجای کار را قویتر هستیم میتواند به ما کمک کند تا نقاط قدرت خود را پیدا کنیم. (قدرت باور چیست و چرا در زندگی بیشتر از سقف باورهایتان به شما داده نمیشود؟)
برای دریافت بهترین بازخورد از رفتار خودمان بهتر است به دوستان نزدیک و خانوادهمان رجوع کنیم. از آنها بخواهیم به شما بگویند که به نظر آنها شما در چه چیزهایی خوب هستید.
بعد از اینکه نظر دیگران را گرفتید میتوانید نگاهی به زندگی گذشته خود بیندازید. مثلاً یادآوری کنید که
آیا شما در درس خواندن خوب هستید؟
آیا در هنر یا در ورزش استعداد دارید؟
در دبیرستان بین دوستان به چه کاری مشهور بودید که دیگر دنبالتان را نگرفتید؟
و…
همه اینها را شروع کنید به نوشتن، آن بخشهایی که عمل کردید و بازخورد خوبی از آن در گذشته گرفتید میتواند یکی از نقاط قدرت شما باشد. مثلاً اگر یادتان میآید در دوران مدرسه همه به شما میگفتند نقاشیهایت قشنگ است. یا هر چیز دیگری. به دنبال دریافت بازخورد از دیگران باشید تا سرنخ بعدی را کشف کنید.
ورزشکار شدن: مادرم و برادرم میگویند تو فوتبالیست خیلی خوب است. در دبیرستان همیشه مشغول ورزش بودم نقاش شدن: زنگ هنر را دوست داشتم اما خوب که فکر میکنم هیچ وقت نمره نقاشی من آنقدر بالا نبود و گاهی برایم حوصله سر بر میشد
» نقاط قوتتان کجاست؟ نقطه سوم را پیدا کنید
قدرت چیزی است که انجام میدهید و وقتی انجام دادید احساس برتری و خوبی به شما دست میدهد.
مارکوس باکینگهامنویسنده و سخنران و مشاور کسبوکار بریتانیایی
چیزهای زیادی وجود دارد که در زندگی به خوبی انجام میدهیم و اما همه آنها حس قوی بودن به شما نمیدهند. فقط تعداد انگشت شماری از کارهایی وجود دارد که به ما حس قدرتمند بودن را میدهد. آنها را یادداشت کنید.
حالا چشمانتان را ببندید و زندگی خود را تصور کنید. فکر کنید که زندگی شما فقط معطوف به کارهایی میشد که در آنها احساس قدرت میکنید. تصور کنید بیشتر کارهایی که نقاط قوتتان نیست را از برنامه انجام روزانه حذف کنید و وقت خود را روی نقاط قوتتان بگذارید.
» اگر حس میکنید در هیچ زمینهای قدرت خاصی ندارید حتما این مقاله را بخوانید: بهبود مستمر؛ فلسفه ای برای موفقیت با تلاش های کوچک
چقدر زندگی شما جذاب میشود وقتی حس قدرتمند بودن به شما دست بدهد. بجای حس درجا زدن و بیهوده بودن که با کارهای روزمره بیخودی پر شده است.
ورزشکار شدن: وقتی بازی میکنم از ته دل خوشحالم. بازیم عالی نیست اما وقتی گل میزنم احساس میکنم جهان مال من است نقاش شدن: وقتی نقاشی میکشم از آن خوشحال میشود و حس خوبی دارم اما نقاشیهایم خیلی خوب نمیشود و تحسین دیگران را ندارد
» مقصد مهم برای ما کجاست؟ نقطه چهارم
انرژی شما یک سرمایه است. مانند بنزین. کدام ماشین به مقصد میرسد؟ ماشینی که بیهوده در شهر بچرخد یا ماشینی که در جاده به سمت شهر آرزوها حرکت کند؟
به هر حال ما صبح که بیدار میشویم تا شب راههای مختلفی را طی میکنیم، چه بیهوده و چه در راه درست. راههای کوچک و نصفهای که هیچ کدام به یک مقصد بزرگ خطم نمیشوند. بلکه فقط زمان ما را هدر میدهند.
شما به عنوان مهمترین نقطه باید راه خود را پیدا کنید. راهی که مجموعهای از 3 گزینه بالا را در خود جای دهد. یعنی راهی که نقطه قوت شما باید، راهی که در آن بتوانید بهترین عملکرد خود را نشان دهید. و راهی که عاشق آن باشید.
راه شما کجاست: همانجا که منطقه انرژیتان است.
وقتی مجموعه این 4 نقطه را بتوانید پیدا کنید، و ارتباطی صحیح بین آنها برقرار کنیم یک منطقه مربعی شکل به دست میآید که درون آن منطقه انرژی شما. یعنی هر کاری در این مربع جای بگیرید با توجه به اینکه در منطقه انرژی شما قرار دارد به موفقیت میانجامد و عاقبت آن برای شما خوب خواهد بود. اما هر کاری که در این مربع جای نگیرد و یکی از فاکتورها را نداشته باشد حتماً با شکست مواجه میشوید.
نتیجه چه میشود؟
چه شما چه هر فرد دیگری نتیجه مثال بالا را دنبال کند میبیند که شخص مورد نظر احتمالاً ورزشکار بهتری خواهد شد تا یک نقاش. پس اگر ورزش را در منطقه انرژی خودش قرار دهد با توجه به عشق،علاقهونقطه قوتی که در آن دارد حتماً به نتیجه خواهد رسید. اما درصد موفقیتش در نقاشی کمتر خواهد بود.
این یک مدل بسیار ساده از روشی است که شما با آن میتوانید بفهمید که چه کاری در مربع انرژی شما قرار میگیرد. میتواند چند کار را بررسی کنید و در نهایت ببینید کدام درون منطقه انرژی شما هستند. سپس با خیال راحتتری کار خود را انتخاب کنید.
در همین زمینه میتوانید بخوانید:
مرکز اخبار فیلم ایران اسلامی...
ما را در سایت مرکز اخبار فیلم ایران اسلامی دنبال می کنید