مرکز اخبار فیلم ایران اسلامی

اشتراک‌گذاری کلمات، در صورتی که به‌درستی پشت سر هم چیده شوند، جادوگران کوچکی هستند که تاثیر شگرفی بر مخاطبان شما خواهند گذاشت. حتی اگر ایده‌های تولید محتوا برای اینستاگرام بسیار خلاقانه باشند، عدم رعایت یک سری موارد منجر به شکست کسب و کار شما می‌شود. چک‌لیستی که در ادامه به تشریح آن می‌پردازیم، به شما کمک خواهد کرد تا تاثیری بسیار زیادی روی مخاطبان اینستاگرام خود بگذارید و صفحه‌ی خود را به یک پیج محبوب و پربازدید تبدیل کنید: مخاطب خود را بشناسید قبل از شروع به فعالیت در پیج اینستاگرام، مهم‌ترین کاری که باید انجام دهید، شناخت دقیق مخاطبان‌تان است. شناختن مخاطبِ هدف شما برای موفقیت کمپین‌های بازاریابی شما ضروری است. برای شناخت بهتر مخاطبان خود، می‌توانید از چند روش مؤثر استفاده کنید: به جای اینکه به فکر فروش به مخاطبان خود باشید، به فکر کمک به آنها باشید. به جای تمرکز روی افراد بیشتر، روی مخاطبان با کیفیت‌تر تمرکز کنید. به جای اینکه توجه به تعداد لایک، اشتراک‌گذاری‌ها و کامنت‌های اینستاگرام، به این فکر کنید که چطور می‌توانید میزان تعامل خود با مخاطبان را اندازه‌گیری کنید؟ برای مخاطبان هدف خود کاری کنید که سایر رقبای شما انجام نداده‌اند. بدون شناخت مخاطبانتان هر تلاشی جهت جذب مشتری و یا افزایش فروش، اقدامی بی‌فایده خواهد بود. در این راستا لازم است که به پرسونای دقیقی از جامعه هدف خود برسید و اطلاعات مختلفی چون گروه سنی مخاطبان، علایق آن‌ها، سوالات و نیازهایشان و…جمع‌آوری کنید. شخصیت و لحن برند خود را تعیین کنید بعد از شناخت دقیق مخاطب، اکنون نوبت آن است که با توجه به این شناخت، شخصیت و لحن مناسبی برای برند خود مشخص کنید. شخصیت، حالت، دیدگاه و روح اصلی برند شما؛ صدا، لحن، نیت و خلق و خوی آن را شکل می دهد. در نتیجه، لحن و صدا نحوه ارتباط شما در تمام کنش و واکنش های برند شما را تحریک می کند. صدا، لحن و خلق و خوی شما باید کاملا متمایز و سازگار با تمام جنبه های برند شما باشد.عجیب نیست که با یک صدای فوق العاده آشنا و گرم در اینستاگرام ارتباط برقرار کنید و سپس از یک سایت که سرد و فاقد شخصیت است دیدن کنید؟ مشتری شما با آن نوع از طعمه و قلاب گیج می شود و سردرگمی رها سازی برند را به دنبال دارد. استفاده از لحن صمیمی و غیر رسمی، بهترین کاری است که برای برقراری یک ارتباط , ...ادامه مطلب

آخرین خبر/ به اتفاق محسن از جلوی سینما رد می شدیم. وقتی من عکس های فیلم مورد نظرم را دیدم، به محسن گفت: «میای بریم این فیلم رو ببینیم؟» محسن در حالی که تصاویر را نگاه می کرد گفت: «نه، من این «ژانر» رو دوست ندارم.» گفتم: «کلمه «ژانر» رو چطور؟ این واژه بیگانه رو دوست داری؟!» محسن با بی حوصلگی گفت: «تا کی تو قصد داری به آدم ها گیر بدی که این کلمه رو بگو، اون یکی رو نگو؟» گفتم: «اسم این کار گیر دادن ن,بنویسیم ...ادامه مطلب