بخشش، یک بده بستان واقعی میان ما و جهان هستی است که نه از سر اجبار یا ترس بلکه از ترس مهر و محبت ایجاد میشود. در واقع لطفی است که اگر بخواهیم و قدم پیش بگذاریم، شامل حالمان میشود. در این قسمت به دو پرسش دیگر در مورد قانون بخشش پاسخ میدهیم.
» پرسش چهارم: چقدر ببخشیم؟
اندازه برای کائنات معنایی ندارد. این حقیقتی است که قانون جاذبه در اختیار ما قرار داده است. اما در دنیای ما آدمها اندازه از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است. هیچ کس نمیتواند بگوید که یک اسکناس هزار تومانی به اندازه یک چک سفید امضا معتبر است. پس چگونه میتوان پاسخ این پرسش را فهمید؟
در این بین توجه کردن به یک نکته میتواند ما را به پاسخ نزدیک کند و آن نکته این است:
« فرقی نمیکند که چقدر به دیگران میبخشیم، مهم این است که با چه انگیزهای میبخشیم.»
معیار واقعی برای فعال شدن قانون بخشش، دلیل بخشش است. به همین دلیل است که عدهای با پرداخت مبالغ سنگین هم نمیتوانند قانون بخشش را فعال کنند و در عوض فرد دیگری با پرداخت مبلغ خیلی کمی، به آسانی میتواند جریان بخشش را به راه بیندازد. پس چقدر مهم نیست. چگونه مهم است.
نگرش، انگیزه و دلیلی که ما با آن پولمان را به دیگران میبخشیم، مهمترین عوامل در هدیه ما هستند. انگیزه ما باید به این صورت باشد که اگر پولی را میبخشیم به خاطر عشقی است که بابت قدردانیمان برای زندگی در این دنیا به آن تقدیم میکنیم.
جو ویتالینویسنده و معلم معنوی شاخص آمریکایی
» پرسش پنجم: چه ببخشیم؟
محدودیتی در مورد چیزهایی که میتوانیم به دیگران ببخشیم وجود ندارد و قانون بخشش هم فقط شامل پول نمیشود. شما هر چیزی را میتوانید ببخشید. میتوانید کتاب، مهارت، مشورت یا حتی عشق و محبت خود را به دیگران ببخشید.
یکی از با ارزشترین چیزها در مورد بخشش این است: کاری که به همه کمک میکند و برای هیچ کس مشکلی پیش نمیآورد.
باب بورگ
اما توجه داشته باشید که بخشیدن واقعی در مورد هر چه که انجام شود، مشابه همان به طرف شما باز میگردد. بنابراین انتظار نداشته باشید که با محبت کردن به دیگران، کائنات به سمت شما پول روانه کند. اما میتوانید مطمئن باشید که در قلب دیگران از جایگاه خاصی برخوردار خواهید بود.
به همین ترتیب، زمانتان را به دیگران اختصاص دهید تا وقت بیشتری برای خودتان پیدا کنید. مهارت خود را به دیگران یاد بدهید تا فرصت ملاقات با استادان واقعی را پیدا کنید. اما تنها در صورتی که پول خود را ببخشید میتوانید در مدار ثروتمند شدن قرار بگیرید.
پرسشهای کلی در مورد بخشیدن را به پایان میرسانیم و در ادامه چند نکته مهم را با هم دنبال میکنیم.
نکته اول: با ترس نبخشید
وقتی بخشش را به عنوان یک قانون حقیقی جهانی میپذیریم گاهی در مسیر بخشیدن خود دچار سوتفاهمهایی میشویم. بخشش با ترس، یکی از همین سوتفاهمها است.
این گونه تفکر به دلیل انحراف فکری کوچکی است که در زمینه بخشش یا سایر قانونهای کائنات، به وجود میآید. انحرافی که باعث میشود تا فکر کنیم، اگر همیشه ببخشیم، یعنی به جهان هستی اعلام کردهایم که ما خیلی پولداریم و اگر روزی چیزی را نبخشیم، جهان هستی دچار سوتفاهم میشود و فکر میکند که ما پول نداریم و دچار کمبود پول در زندگیمان میشویم.
بنابراین، ترس از کمبود پول باعث میشود که به دیگران کمک کنیم. همین ترس ما را سمت یک میانبر هدایت میکند و به جایی میرسیم که در خیال خودمان میخواهیم سر کائنات کلاه بگذاریم. در این حالت، اگر چه میبخشیم اما این بخشش، بسیار کم، با ترس و هدفمند است. مخلص کلام اینکه برای بخشیدن، نمیبخشیم.
در آن طرف ماجرا، کائنات معیار دیگری برای شناسایی حقیقی بودن کارمان دارد و دروغ سنج درونیمان – احساسمان – ما را لو میدهد. شاید بتوانیم در ظاهر، همه چیز را مرتب نشان دهیم اما در باطن، همه چیز کارمان بیرنگ و خاموش خواهد بود.
راه چاره چیست؟ راه گذر از این ترس، رسیدن به مغز مطلب است. به قول شمس الدین مغربی:
نـــظر را نغــــز کـــــــن تا نغــــز بینی
گـــــذر از پوســــت کن تا مغز بینی
برای نشان دادن موفقیت و شادکامیمان به کائنات، لازم نیست پول خرج کنیم. هدف از بخشش نیز خرج کردن پول با اجبار نیست. در آن صورت، دیگر معنایش بخشش نیست و نوعی باج گیری به حساب میآید.
حقیقت این است که بخشش، نوعی سپاسگزاری در عمل است. اگر سری مقالههای سپاسگزاری را مطالعه کرده باشید در آنجا با هم گفتیم که با مرور روزانه موهبتهایی که شاملمان میشود نه تنها حضور آنها را در زندگیمان پر رنگتر میکنیم بلکه باعث ورود ماجراهای بسیار زیبایی در زندگیمان میشویم. انسان سپاسگزاری باشید. این بهترین راه تداوم و پیشرفت موهبتها در زندگیتان است. بخشش را نمیتوان هر لحظه انجام داد اما هر لحظه میتوان سپاسگزار بود.
اگر ترس از مشکلات جدیتان در زندگی است مقالهی هشت صلاح نابودکنندهی ترس را از دست ندهید.
» توضیح سه بعدی قانون بخشش
شاید با خواندن توضیح بالا کمی گیج شده باشید. اگر بخواهم به صورت سه بعدی، موقعیت سپاسگزاری و بخشش را برایتان توضیح دهم این گونه از آب در میآید:
سپاسگزاری، اتمسفری جادویی است که در آن نفس میکشیم و بخشش، ستارههایی در جیبمان هستند که آنها را به دیگران هدیه میدهیم. اگر این ستارهها را از سر شوق و شادی و به خاطر تشکر از حضور در این اتمسفر سپاسگزاری به دیگران بدهیم، درست مثل بازیهای کامپیوتری، موجودی این ستارهها چندین و چند برابر میشود. آن قدر که دیگر در جیبمان جا نمیشوند و برای حملشان به چندین و چند گاری نیاز پیدا میکنیم.
اما اگر ستارههایمان را محکم در جیبمان نگه داریم یا وقتی آنها را به دیگران هدیه میکنیم، با حسرت، ترس و احساس بدی این کار را انجام دهیم، موجودیشان تغییری نمیکند. در آن حالت ما فقط ستارههایمان را خرج کردهایم و موجودیشان دیگر شارژ نمیشود. همین! هیچ چیز ترسناکی پشت این ماجرا وجود ندارد.
در واقع بخشش، هدیهای است که در اختیار ما قرار گرفته است. این هدیه علاوه بر اینکه باعث میشود احساس شگفتانگیزی را تجربه کنیم، موجودی حسابمان را مرتب شارژ میکند و جایزههای زیادی را برایمان در نظر میگیرد.
همیشه انتخاب با ما است که چگونه و در چه اتمسفری زندگی کنیم؛ با ستارههای توی جیبمان چه کاری بکنیم و جهان را چگونه بنگریم. تصمیم با ما است و نتیجه نیز همانی میشود که همیشه به آن فکر میکنیم. به قول جان زاپا، این عقاید ما است که تجربههای ما را میسازد.
برای مطالعه ادامه این مقاله، پیگیر قسمت بعد باشید.
← قسمت چهارم (آخر)
مرکز اخبار فیلم ایران اسلامی...
ما را در سایت مرکز اخبار فیلم ایران اسلامی دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : بازدید : 374 تاريخ : شنبه 10 اسفند 1398 ساعت: 13:17