آدم فضایی

ساخت وبلاگ
جابرحسین زاده طنزنویس از سر بیکاری و بی خوابی و خودآزاری ساعت دونصفه شب دراز کشیده بودم توی پذیرایی و داشتم فیلم ترسناک می دیدم. اواسط فیلم، از پنجره آشپزخانه صداهای عجیب و غریبی بلند شد. طبیعی بود که با دیدن آن همه صحنه های تخیلیِ وحشت آور و افکت های صوتیِ هالیوودیِ اغراق شده، توهم زده باشم و داشتم خودم را دلداری می دادم که یکدفعه نور شدیدی افتاد توی خانه. بالاخره ارواح خبیثه آمده بودند تسخیرم کنند. حالا به جای این که از پشت سر بیایند، یقه ام را بگیرند یا زیر دوش حمام موقع شامپوزدن خفت ام کنند، آشپزخانه را انتخاب کرده بودند. از ترس خودم را زدم به خواب. نور و صداها زیادتر شدند و ناگهان کسی چند ضربه زد به شیشه آشپزخانه. انگار که روح خبیث با مفصل انگشت زده باشد و بخواهد محترمانه پنجره را باز کنم که بیاید برای تسخیر. یواشکی از زیر پتو نگاه کردم. طبقه پنجم، توی ارتفاع 18- 17متری یک نفر معلق مانده بود توی هوا و داشت نگاهم می کرد. اشاره کرد که بیا. کارم تمام بود، چیزی که ازش می ترسیدم، داشت سرم می آمد. آن همه صحنه جن گیری و نجات جن زدگان دیده بودم و باید یک جایی به دردم می خورد ... مرکز اخبار فیلم ایران اسلامی...
ما را در سایت مرکز اخبار فیلم ایران اسلامی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : بازدید : 146 تاريخ : دوشنبه 24 مهر 1396 ساعت: 4:29

خبرنامه