چطور یک کسب و کار اینترنتی بدون سرمایه اما سودآور راه‌اندازی کنیم؟ – قمست اول

کسب و کار اینترنتی، مفهومی پر از چیزهای ناگفته است. جالب اینجا است که این چیزهای ناگفته بسیار هم ساده هستند و به پول هنگفتی نیاز ندارند. در واقع به راه انداختن یک کسب و کار اینترنتی به چیزی نیاز دارد که همه به رایگان دارند اما چون نمی‌خواهند از آن استفاده کنند، زیر بار هزینه‌های کمر شکن می‌روند یا کلا بی‌خیال این مسیر پرسود می‌شوند.

تلاش، صبر و یادگیری دائمی، این سه واژه، رمز پیروزی در یک کسب و کار آنلاین است.

در این سری از مقاله‌ها نکات بسیار مهمی را برایتان می‌گویم که یا آنها را از اساتید بزرگی یاد گرفتم یا با آزمون و خطای خودم به آنها دست یافتم. پس اگر کمر همت را بستید تا در فضای مجازی، آوازه‌ای از خود بر جای بگذارید با ما همراه باشید.

اگر واقعا به دنبال پاسخ باشید، همیشه راهی پیدا می‌کنید. در واقع پاسخ به استقبالتان می‌آید.

آدام خونویسنده، کارآفرین و سرمایه‌گذار موفق سنگاپوری

» وقتی جسارت داری اما دانش نداری

اگر مقاله‌های قبلی‌ام را دنبال کرده باشید کمی از داستان من را می‌دانید. برایتان تعریف کردم که از حدود 13 سالگی دیگر از والدینم پول توجیبی نگرفتم و با امتحان کردن کارهای گوناگون، پول اندکی درمی‌آوردم اما هر چه بود، پول بود! پولی که خودم با گذاشتن زمان و تلاش در کنار مدرسه رفتن، آن را به دست آورده بودم.

کسب و کار اینترنتی، واژه‌ای آشنا اما بسیار غریبه برای نوجوانی بود که اصلا نمی‌دانست داشتن سرمایه و کسب و کار واقعی چیست و از کل این واژه تنها اینترنتش را آن هم به واسطه تحقیق‌های اجباری مدرسه یا دیدن عکس‌های بازیگران و دانلود آهنگ – البته آن موقع دانلود کردن یک آهنگ به اندازه یک فیلم 500 مگابایتی طول می‌کشید –  خوب می‌دانست. اما خب اینترنت هم چیز کمی نبود!

» ورود به دنیای تجارت با یک دفترچه یادداشت

شروع به جستجو در اینترنت کردم تا یاد بگیرم چگونه می‌توان یک کسب و کار اینترنتی به راه انداخت. آن زمان بود که فهمیدم ای دل غافل، من چه چیز خوبی را نمی‌دانستم. احساسم مثل زمانی بود که همه از وجود یک چیز خوب خبر داشتند اما آن را مثل یک راز پیش خود نگه می‌داشتند.

کم‌کم نقشه کشیدن من هم شروع شد. با خودم می‌گفتم اگر نصف تلاش‌های فیزیکی برای پول درآوردن را روی اینترنت گذاشته بودم الان حتی از مامان و بابا هم بیشتر پول درمی‌آوردم. حدود یک هفته در حال جستجو و جمع آوری اطلاعات بودم. نکته‌های جدید را در دفتری مخصوص می‌نوشتم – البته هنوز هم همین کار را می‌کنم – و خودم را برای ورود به دنیای دیجیتال آماده می‌کردم.

در آن یک هفته پر از تعجب، چند واژه خیلی تکرار می‌شدند. واژه‌هایی مثل بازاریابی، طراحی سایت، روش‌های فروش آنلاین و… . از این مفاهیم در مدرسه هیچ خبری نبود.

البته من آن موقع نمی‌دانستم که واژه‌هایی مثل بازاریابی و طراحی سایت، دری به دنیای ناشناخته‌ها هستند و برای ورود به آن‌ها باید چیزهای بسیار زیادی را یاد بگیرم. خلاصه، این یک هفته تمام شد و من با این تفکر سطحی که ته وتوی کسب و کار اینترنتی را درآوردم دست از جمع‌آوری اطلاعات کشیدم.

کمی با خودم فکر کردم و گفتم من چه چیزی دارم که می‌توانم در اینترنت به فروش برسانم؟ خب من از سر تفریح، دوختن کیف‌های چرمی را یاد گرفته بودم. با پول کمی که پس‌انداز کرده بودم – به توصیه پدربزرگم، همیشه مقداری از درآمدم را کنار می‌گذاشتم، آن زمان حدود 30 هزار تومان جمع کرده بودم-  چرم و وسایل لازم را خریدم و شروع به دوختن کیف کردم.

» شکستن شاخ غول یا طراحی سایت

آن موقع احساس می‌کردم که فاصله من با طراحی سایت چیزی شبیه به فاصله خانه ما تا قله اورست است. اصلا فکر نزدیک شدن به آن را هم نمی‌کردم. با کمی جست‌وجو در اینترنت با سایت‌های فروشگاه‌ ساز آنلاین آشنا شدم. آن زمان با خودم رجز می‌خواندم که مردم اصلا فکر نمی‌کنند. وقتی چنین چیز خوبی هست چرا می‌روند و سایت را با کد می‌نویسند؟

ارزان‌ترین پکیج این سایت، چیزی حدود 6500 تومان بود. البته پر واضح است که این رقم مربوط به چیزی حدود 13 یا 14 سال پیش است. کمی از پس اندازم را برداشتم و آن اشتراک را خریدم.

برایم خیلی جالب بود که با 6500 تومان توانستم یک سایت فروشگاهی بخرم. فورا از محصولاتم – همان کیف‌های چرمی – عکس گرفتم و در سایت گذاشتم. با خودم فکر می‌کردم که فردای آن روز، فروش محصولاتم شروع می‌شود و من پیروز میدان رقابت‌های دیجیتال خواهم بود. 3 ماه گذشت و خریدار که هیچ، حتی یک بازدید کننده به جز خودم به سایت سری نزد.

مدت اشتراکی که برای سایت فروشگاهی‌ام خریده بودم تمام شد و چون در این مدت، همه پس اندازم را خرج سایت کرده بودم دیگر پولی برای تمدید باقی نمانده بود. من آس و پاس و شکست خورده، فهمیدم که هیچ نمی‌دانم. سایت را رها کردم و کار قبلی‌ام را دوباره در کنار مدرسه شروع کردم. اما به خودم قول دادم ته و توی این تجارت را دربیاورم.

در عصر حاضر، همه ما با اینترنت به هم متصل هستیم، درست مثل سلول‌های عصبی، درون مغزی غول پیکر.

استیون هاوکینگفیزیکدان برجسته‌ی انگلیسی

الان که این مقاله‌ را برایتان می‌نویسم به شما می‌گویم که واقعا انتهایی برای دنیای اینترنت وجود ندارد و ما فقط باید خود را با سرعت تغییرات جادویی آن وفق دهیم. بعدها من توانستم به هدف خود برسم و سایتی پرفروش ایجاد کنم و علاوه بر آن به افرادی که به دنبال رازهای ورود به دنیای دیجیتال بودند مشورت بدهم.

البته این مربوط به زمانی قبل از شروع کار فعلی‌ام بود و بعد از پیدا کردنش سایت را واگذار کردم. ولی خب، من آن موقع دیگر یک نوجوان آس و پاس نبودم و توانایی مالی این را داشتم که به دنبال کشف دنیای جدیدی بروم.

در ادامه این سری از مقاله‌ها، قانون‌ها و ترفندهایی  که برای ایجاد یک کسب و کار اینترنتی سودآور یاد گرفتم را بدون هیچ کم و کاستی به شما یاد می‌دهم. البته باز هم مثل همیشه می‌گویم که پیروزی از آن اهل عمل است.

تا انتشار قسمت بعد، لطفا کلاهتان را قاضی کنید…

اگر فکر می‌کنید که آمادگی لازم برای تلاش و ساخت تجارت خود را دارید حتما قسمت‌های بعدی را دنبال کنید وگرنه از سایر مقاله‌های عالی سایت سوخت جت استفاده کنید. چون پیمودن این مسیر و ساخت پله‌های تجارتتان به تلاش و امید شما نیاز دارد تا جان بگیرد. اما وقتی جان بگیرد حسابی از خجالت شما در می‌آید و تلافی تلاش‌هایتان را درست و حسابی با پر کردن حساب بانکی‌تان جبران می‌کند.