این دو موضوع باعث شد که متهمان به برگزاری این مراسم که از نظر محتوا کمسابقه در حوزه نبود واین جنس افراطیگریها دو دهه سابقه داشت، این بارحتی از سوی متهمان به برگزاری مورد تبری قرار گیرد. اما نقد من به این مراسم به این دو دلیل نیست. نقد من به محتوای سخنرانی آقای رحیمپور است که بعضاً از ایشان به عنوان تئوریسین نظام و انقلاب یاد میشود. این نقد نه از آن جهت است که چرا حوزه را سکولار نامیده است، گرچه سکولار به معنای فلسفیاش احتمالاً مورد نظر نبوده است. چون حوزه به ذاته نمیتواند طرفدار حاکمیت دین نباشد که خود بحث مفصلی میطلبد.
گمان میکنم مقصود این بوده است که بسیاری از درسها و تحقیقات فقهی مراجع و فضلای حوزه ناظر به مسائل اجتماعی نیست و تکرار همان ابواب فقهی است که هزار سال است در حوزهها تدریس میشود و از حوزهها مطالبه میشود که بحثهای اجتماعی و سیاسی را از زاویه فقهی مورد توجه قرار دهند. همچنان که بزرگانی مثل امام خمینی و مرحوم مطهری و رهبری معظم انقلاب و نحله فقهای انقلابی چنین کردهاند.
مطالبه این مطلب به دو دلیل از حوزه علمیه نادرست است: اول اینکه بدنه حوزه قبل و بعد انقلاب چنین نبودهاند. قبل از انقلاب امام خمینی استثنا بود وشاگردان و همراهانش غریبان حوزه بودند. از کوزه فرزند امام آب نمیخوردند چون فرزند خمینی بود و شاگردان و همراهانش مثل آیاتالله منتظری و مشکینی و خامنهای و بقیه در حوزه خون دلها خوردند. نکته دوم هم اینکه فقه حکومتی مصالح زیاد و عناوین ثانویه و اطلاعات همهجانبهای را میطلبد. به همین دلیل برای شرعی بودن و اسلامی بودن حکومت، نظریه ولایت فقیه مطرح شد و در رأس حاکمیت، ولی فقیه قرار گرفت که بتواند به تواند به جای شورای فقها تمشیت امور را بر اساس مبانی شرعی انجام دهد.
دعوت از مراجع تقلید و یا مدرسان فقهی برای تغییر ریل مباحثات خود به تدریس مسائل اجتماعی مشکلات زیادی برای حاکمیت اسلامی درست میکند. نمیتوان به فقیه گفت که نتیجه بحث چه باشد. آنان مبانی فقهی و اصولی خود را دارند. وقتی از رسالت تدریس متد فقهی با ابواب متعارف حوزوی عدول کنند، الزاماً به نتایجی نمیرسند که در آن حل مشکلات اجتماعی مورد نیاز جامعه امروزی باشد. چه بسا اگر این اتفاق بیفتد و خیل فتاوایی صادر شود که هر کدام صرفاً به دلیل نگاه فقهی و نه عناوین ثانویه و یا مصالح اجتماع و یا عدم اطلاع از واقعیتها و تغییراتی که در دنیا باشد، بحران مشروعیت برای حاکمیت درست شود و نظرات ولی فقیه که علاوه بر فقاهت رسالت اداره کشور را هم بر عهده دارد در برابرآنان قرار گیرد و ضرورت پیدا کند که همه از مدرسان فقه و بزرگان مرجعیت بخواهند که روال گذشته خود را ادامه دهند.
کار اساسی حوزه علمیه آشنا کردن طلاب اهل فضل به متد فقه و اصول است. این پایبندی به روش دیرین که در تعابیر امام به فقه جواهری اشتهار دارد، نباید تغییر کند. در عمل هم بعضی از فقها در بعد انقلاب که از این روش جدا شدهاند و بعضاً در مسائل اجتماعی نظر فقهی دادهاند، مشکلات فوق الاشاره به وجود آمده است و هزینه زیادی برای منزوی کردن آنان صرف شده است و القاب مختلفی مثل شیعه انگلیسی و آمریکایی نسبت به آنان مطرح شده است.
عظمت حوزه در استقلال آن است که روش و متد مجتهدپروری را بدون دخالت دیگران ادامه دهد و عظمت ولی فقیه هم در این است که با داشتن پشتوانه حمایت کلی حوزههای علمیه که تقریباً چنین است، امور کشور و مسائل سیاسی و اجتماعی را با تکیه به فقاهت خود رتق و فتق کند. توصیههای رحیمپور میتواند این نظم مقبول را در هم بریزد.
مرکز اخبار فیلم ایران اسلامی...
ما را در سایت مرکز اخبار فیلم ایران اسلامی دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : بازدید : 338 تاريخ : سه شنبه 6 شهريور 1397 ساعت: 17:00